بازسازی کعبه
بازسازی کعبه
مورخان نوشته اند که بارها کعبه ویران شد و بارها سیل پایه هاى آن را فرو ریخت . از این رو ، خانه برآمده به دست ابراهیم و اسماعیل ، بر جا نماند . لیکن افراد دوره جاهلى که سخت دلبسته حفظ شکل ؛ جاى و بنیادش بودند ، پس از هر ویرانى یا آسیبى ، تا آن جا که مقدورشان بود ، مى کوشیدند خانه را به شکلى که در روزگار پدران و نیاکانشان داشت ، بازگردانند و آن را برآورند . لذا هیچ تغییرى در آن راه نمى دادند و صورت بنا را دگرگون نمى کردند .
بیت الحرام ، بنایى «مکعب» شکل است . لذا بدان «کعبه» گفته شده است . مورخان آن را چنین وصف کرده اند : تا پنج سال پیش از اسلام ، دیوارهاى کعبه سنگ چین بود و سنگ ها بى آن که ملاطى آن ها را به هم بپیوندد ، تا بالاى قد آدمى، روى هم چیده شده بود. نیز گفته اند که در عهد اسماعیل نُه ذراع ارتفاع داشت و مسقف نبود و درى داشت که به زمین چسبیده بود . نخستین کسى که براى آن چفت گذاشت «تُبّع» بود و سپس عبدالمطّلب درى آهنى براى آن ساخت و آن را با زر به دست آمده از دو آهوى زرین [ که بر اثر حفر چاه زمزم کشف شده بود ] بیاراست . این نخستین بارى بود که کعبه را مى آراستند . وصفى که مورخان این گونه از کعبه ارائه مى کنند ، ما را بر آن مى دارد تا آن را ویرانه اى ابتدایى و ساده تصور کنیم ؛ حیاطى مربع گونه که دیوارهاى سنگى ـ بى هیچ ملاطى که آن ها را به یکدیگر بپیوندد ـ آن را در برگرفته است و پرندگان شکارى در آن مأوى گزیده اند و هیچ حائلى کف آن را از اشعه سوزان خورشید و باران هایى که بر مکه فرود مى آید و گاه به شکل آب از دهانه هاى چاه ها بیرون مى زند ، حفظ نمى کند . این خانه ، در حقیقت ، چهار دیواریى است سنگى که ارتفاع آن از قامت انسان تجاوز نمى کند .
پاره اى از مورخان گفته اند که عامر بن جادر ازدى ، پس از اسماعیل ، نخستین کسى بود که براى کعبه جدار (دیوار) گذاشت . لذا «جادر» (برآورنده جدار) لقب گرفت .
باز به گفته مؤرخان ، در نیمه اول قرن هفتم میلادى ؛ یعنى پنج سال پیش از اسلام و زمانى که رسول خدا ، سى و پنج ساله بود ، کعبه دچار آتش سوزى شد . در این هنگام بر آن شدند تا خانه را بازسازى کنند و برایش سقفى چوبى بگذارند . لذا دست به کار شدند و دیوارها را ـ که پیشتر نُه ذراع ارتفاع داشت ـ تا هیجده ذراع بر آوردند و سقفى بر دو ردیف سه ستونه چوبى بر آن گذاشتند . همچنین درِ آن را از سطح زمین بالاتر آوردند ، که جز با پلکان نمى شد بدان وارد شد . دیوارها را نیز با یک ردیف سنگ و یک ردیف چوب برآوردند . در اخبار آمده است که رسول خدا صلّى الله علیه و آله چون در سال فتح مکه وارد کعبه شد ، کنار ستونى ایستاد و دعا کرد . در آن هنگام در خانه شش ستون بود .
مورخان درباره دلیل بازسازى کعبه گفته اند که دیوارهاى سنگى که ملاطى نداشت و ارتفاع آن از قامت آدمى تجاوز نمى کرد ، به تدریج از هم گسیخته شده و سنگ هایش بر زمین فرو ریخته بود . لذا بر آن شدند ، تا دیوارهایش را برآورند و چون تنى چند از قریش و دیگران گنج خانه را که در چاهى در میان آن قرار داشت ، دزدیده بودند ، مردم بر مسقف کردن آن هم داستان شدند .
این بناى تازه نیز آن گونه که از وصفش در کتاب هاى مورخان بر مى آید ، بنایى فاخر نبود . تنها اتاقى بود که اینک سقفى چوبى بر شش ستون در دو ردیف آن را مى پوشاند . دیوارهایش که پیشتر نُه ذراع ارتفاع داشت و کمى بیشتر یا کمتر از قامت آدمى بود ، تا هیجده ذراع بالا آمده بود . این بار مواد ساختمانى محکمى در این بنا به کار رفت ؛ ردیفى از چوب و ردیفى از سنگ و در مجموع پانزده ردیف چوبى و شانزده ردیف سنگى دیوارهایش را تشکیل مى داد . سقف آن را نیز مسطح کرده بودند و برایش ناودانى گذاشته بودند که آب باران از آن سرازیر مى شد .
در مجموع ، این بنا از جهت مساحت ، هنر ، زیبایى و عظمت با هیچ یک از معبدهاى عربى جنوب عربستان ، مانند معبد «المقه» در شهر «مأرب» یا دیگر معابدى که پژوهشگران به آثار و بقایاى آن ها دست یافته اند ، سنجیدنى نبود .